یه ♥ مـــــهـــــر ♥ ماهی دنیایی از احساسه، ولی وای به روزی که بخواهد منطقش را بر دلش حاکم کند. دیگر حتی اگر جلویش هم زانو بزنی، نمیتوانی از تصمیمش منصرفش کنی.
با یک ♥ متولد ماه مـــــهـــــر ♥ طوری رفتار نکنید که این تصمیم را بگیرد...!!!
برگ ریزانی دیگر در همین نزدیکی هاست...صدای گام های لرزان پاییزِ عارف دنیا دیده طبیعتی را طنین اندازست. گویی همگی عاشقند و عاشق پیشه! چه در دل می گذرانند که هر لحظه رنگ رخسارشان از رنگی به رنگی دیگر در است؟! گویی مهرشان عجیب در هم گره خورده است! پیداست که عشقشان جاودانه زیبا خواهد ماند. پاییزِ عاشقِ برگ ریز ، هر روزش رنگارنگ تر و عاشق تر!...
زن ها گاهي اوقات چيزي نمي گويند چون به نظرشان لازم نيست كه چيزي گفته شود با نگاهشان حرف مي زنند... به اندازه يك دنيا حرف مي زنند هرگز نبايد از چشمان هیچ زنی ساده گذشت...
قرار نیست که همیشه من خوش باشم ! دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم ! امروز دیگری خوش است برای با تو بودن ! و فردا یکی دیگر . . . از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست . . . تو می تونی . . .
بی خودی یه عمر واسه داشتن تو جنگیدم کاشکی زودتر معنی سکوت و می فهمیدم واسه تو هرکاری کردم اما نشناختمت باید اقرار کنم به خودت باختمت امروز که میگی عشقت بازی بود هرچی که بوده صحنه سازی بود بی خودی چشم به چشم تو دوختم توی این خونه مهره ی سوختم فکـــــــــــر نکـــــــــــــــــردی به من و احســـــــــــاسم تو می دونســـــــــــــــــتی من چه حســــــــــاسم بدون حرکت بازی رو بردی نمی دونی چی سرم آوردی تو سکوت کردی و این واسه باختن بس بود انگاری بازنده از قبل مشخص بود به خودت باختمت از خودم جا موندم آرزوها داشتم اما تنها موندم!!!
دلم می خواست بفهمی که نباشی تلخ و سردم شاید دیره ولی حالا می فهمم اشتباه کردم از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دلدادم نمی دونم چه جوری شد که از چشم تو افتادم!!! واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تو آشفتم از این حسی که بهت دارم نباید چیزی می گفتم! من و اصلا نمی بینی با اینکه روبه روت هستم دارم پاک می رم از یادت ....... داری پاک می ری از دستم نباید رومی شد دستم ، نباید وا می شد مشتم با اقرارم به عشق تو ، خودم رو تو دلت کشتم به جرم اینکه می دونی ، به جرم اینکه بهت گفتم من و نادیده می گیری ... ازم رو برمی گردونی ازم رو برمی گردونی...!!!
دلم سوخت واسه احساسی که پایه تو هدر کردم دلم سوخت که تو بودی و اما با تنهایی سر کردم دلم سوخت واسه قلبی که عاشقونه دسته تو دادم واسه عمری که سوزوندیم ولی باز نرفتی از یادم دلم سوخت......................... دلم سوخت!!!
امشب همه چیز رو به راه است... همه چیز آرام... آرام... باورت میشود؟! دیگر یاد گرفته ام شبها بخوابم "با یاد تو" تو نگرانم نشو! همه چیز را یاد گرفته ام! راه رفتن در این دنیا را هم بدون تو یاد گرفته ام یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم! یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم بی صدا کنم! تو نگرانم نشو! همه چیز را یاد گرفته ام! یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی! یاد گرفته ام.... نفس بکشم بدون تو.... و به یاد تو! یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن پر کنم....! تو نگرانم نشو! همه چیز را یاد گرفته ام! یاد گرفته ام که بی تو بخندم... یاد گرفته ام بی تو گریه کنم... و بدون شانه هایت...! یاد گرفته ام... که دیگر عاشق نشوم ! یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم.... و مهمتر از همه یاد گرفتم که تنها زندگی کنم! اما هنوز یک چیز هست که یاد نگرفتم.... که چگونه....!؟! برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم... و نمیخواهم که هیچ وقت یاد بگیرم.... تو نگرانم نشو!! "فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت...
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
بگذار تا بگويم
تقدير لا
اباليست
و آدرس
honor.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.